هنوزم شهيدا رو ميارن
دلاي شكسته بي شمارن
چه سخته مادري چشمش به در باشه
چه سخته از عزيزش بي خبر باشه
شهيدا خونشون نذر سحر بود
مثل گل عمر اونا مختصر بود
خدايا يادگار عاشقامون
سفر بود و سفر بود و سفر بود
نمونده به جز راهي از اونا
گذشتن همه از آسمونا
سفر با مقصد كرب و بلا كردن
دل و از بند اين دنيا رها كردن
شهيدا رو ميارن كاروونا
ميان از جبهه ها تازه جوونا
منم مثل شهيدا بي قرارم
دلم تنگه براي آسمونا
خدايا مرا هم مبتلا كن
دلم رو از اين دنيا رها كن
سفر يعني شروع دل بريدن ها
سفر يعني تماشاي رسيدن ها
دلم ميخواد بي بال و پر بميرم
مثل عباس آب آور بميرم
شبيه فاطمه(س) پهلو شكسته
شبيه سرورم بي سر بميرم
الهي نشم شرمنده از روش
سرم رو بزارم روي زانوش
من اسماعيلم و ذبح مناي او
من آن حُرم كه افتاده به پاي او
دانلود